به محمود کلاری مینازم
جشن تصویر سال از محمود کلاری تجلیل کرد
ساعت دقایقی مانده به نوزده روز نهم اسفند ۱۳۹۴ اهالی فرهنگ، هنر، سینما، عکاسی، ادبیات و منتقدان و اهالی رسانه گردهم آمدند تا قدرشناسانه از محمود کلاری بهعنوان فیلمبردار پر افتخار و شاخص سینمای ایران تجلیل کنند.
به گزارش دبیرخانه تصویر سال، برنامه «در ستایش تصویر محمود کلاری» با نمایش عکاسهای سیاه وسفید این فیلمبردار شاخص سینمای ایران و هنرمند عکاس شروع شد. از سیاه و سفیدهای اجتماعی تا عکسهای انقلاب و و تعزیه و آنچه که از شهرها و فرهنگهای هرکجای دنیا ثبت کرده بود.
سیف اله صمدیان:
حضور محمود کلاری در اعتلای کیفیت ایران به جهان غنیمت است
سیف اله صمدیان – دبیر جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر- از چرایی اننتخاب محمود کلاری برای این برنامه که جشن تصویر سال از سال گذشته آغاز کرده است، گفت از سال گذشته تجلیل از کسانی که به تصویر ایران آبرو داده اند را آغاز کردیم. شاید کسانی باشند که بپرسند که چرا تجلیل از محمود کلاری؟ و شاید برخی تصور کنند به این دلیل که با هم رفقیم که البته درست هم میگویند، ما شش برادر خونی هستیم و من یک برادر کاری و حرفهای دارم که محمود کلاری است.
صمدیان گفت: ما از سال گذشته، در نبود توجهات لازم به فرهنگ و هنر، بخش تازهای را به بخشهای دیگر جشن تصویر سال اضافه کردیم که به تجلیل از افرادی اختصاص دارد که به تصویر در ایران آبرو و اعتبار بخشیدند. بخش دیگری هم به این جشن اضافه شده است که به تقدیر از رویدادهای شاخص هنرهای تجسمی میپردازد و روز سه شنبه دهم اسفند نوبت برگزاری آن است. سال گذشته فردی را انتخاب کردیم که کارهای بسیاری را در دوران آنالوگ تصویر ایران انجام داد اشاره صمدیان به اکبر عالمی و تاثیر کار او بر عکاسی آنالوگ و فعالیت در تلویزیون و سینما و تدریس بود؛ صمدیان گفت: به خاطر فعالیتهایی که عالمی در جهت بهبود کیفیت تصویر در ایران انجام داد و به این کار خود افتخار میکنیم. برای امثال اکبر عالمی و محمود کلاری باید بزرگداشت گسترده و عظیمی برگزار شود؛ اما برای کلاری به بهانه تقدیر او در انجمن فیلمبرداران فرانسه، سعی داریم که طی مراسمی قدرت سینمای ایران و فیلمبرداری سینمای ایران را به خودمان بازیادآوری کنیم و به این ترتیب امسال نوبت محمود کلاری است که از او و در ستایش تصویر محمود کلاری تقدیر کنیم.
صمدیان با اشاره به تأثیرگذاری محمود کلاری در زمینه عکاسی و فیلمبرداری ایران یادآور شد: کلاری علاوه بر اینکه بر عکاسی ایران تاثیر مثبتی گذاشت، بلکه در دوران فتوژورنالیستی خود با نگاه بومی به ایران، در خارج از کشور نیز عکاسی کرد و البته به جز عکاسی، در سینما نیز اولین کارش را با فیلمبرداری فیلم «جادههای سبز» شروع کرد که برای آن جایزه سیمرغ هم گرفت و تا امروز این مرد ۷۶ فیلم سینمایی را فیلمبرداری کرده است که اغلب این فیلمها نیز متعلق به فیلمسازان نوفیلم بودند.
به تعبیر دبیر جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر، حضور امثال کلاری علاوه تاثیر مثبت و موثر در فتوژورنالیسم، در اعتلا کیفیت بخشی به تصویربرداری و عکاسی و تصویر ایران و جهانی کردن این اتفاق، غنیمت بزرگی است. این کیفیت رساندن را کسانی مثل ساعد نیکذات و محمد آلادپوش، میتوانند به شما بگویند.
او از خاطرات مشترکی گفت با کلاری از زمان ساخت فیلم «گبه» و «نوبت عاشقی» داشته و توضیح داد: کلاری با تمام فعالیتهایی که در زمینه عکاسی و فیلمبرداری داشته است، از سوی AFC انجمن فیلمبرداران فرانسه دعوت و با میدان داری داریوش خنچی و نمایش ۱۰ فیلم از محمود تقدیر شده که این اتفاق در ایران در اندازه یک خبر ساده و عادی مطرح شد و اکنون با بازنمایی این خبر و توجه بیشتر به این موضوع که هم برای ما و هم سینمای ایران خوب است، علاقهمندان و دوستانش را در اینجا گردهم آوردهایم.
اکبر عالمی:
به محمود کلاری مینازم
اکبر عالمی قدرشناسانه از سیف اله صمدیان گفت و رنجی که سیزده سال برای سیزده ساله شدن جشن تصویر کشیده است و از محمود کلاری که به عنوان هنرمندی که با نور نقاشی میکند. درست همین کسی است که او را در اینجا میبینید؛ ظاهر و باطنی یکسان و قلبی مانند قناری دارد.
او از حسادت گفت و امیرکبیر را مثال زد؛ از خدماتش گفت و دلیل قتلش که سرنوشت این مملکت را تغییر داد؛ و تاکید کرد ما هم باید مراقب باشیم که گرفتار حسادت نشویم. بزرگان زیادی در مملکتمان داریم؛ ولی هیچ کس قرار نیست جای شخص دیگری را تنگ کند؛ این سرزمین بسیار گسترده است؛ عالمی گفت: من یک معلمم یک هموطن شما هستم و کلمات را حراج نمیکنم؛ من بیاندازه به محمود کلاری مینازم و میگویم که او آنقدر بزرگ است که احتیاجی به این برنامهها و بزرگداشتها ندارد چرا که او در تصاویری که گرفته، کار خود را کرده و ماندگار شده است. او برای سینمای ایرانی ابرو هدیه آورده است. ایتالیاییها به ویتوریو استرارو مینازنند و من به محمود کلاری!
عالمی عنوان کرد، محمود کلاری در کنار بسیاری از کارگردانان تازه کار و کار اولی، با فیلمبرداری از فیلمهایشان آنها را نشان داد و بزرگ کرد. امروز آنها آنقدر احساس بزرگی میکنند که برای عبور از یک طاق نصرت، باید زیر پایشان فرش قرمز بیاندازیم. کلاری هیچ نکتهٔ منفی در هفتادو شش فیلمی که با کارگردانهای بزرک و جوان کار کرده ندارد.
او صحبتهایش را با خطاب قرار دادن محمد رحمانیان که در میان حاضران بود، پایان داد: آقای رحمانیان من از شما میخواهم که به شاگردانتان که میخواهند به دنیای هنر وارد شوند بگویید که با حسادت کردن نمیتوانند کاری را از پیش ببرند وای کاش که از این حس دوری کنند.
۷۶ ثانیه تشویق برای 76 فیلم کلاری
اجرای برنامه برعهده علیرضا غفاری بود. او هفتادوشش فیلمی را که محمود کلاری فیلمبرداری کرده بود یکی یکی نام برد و از حاضران خواست هفتادو شش ثانیه به احترام محمود کلاری ایستاده تشویقش کنند.
شهرام مکری:
یک ثانیهاش مال من بود
شهرام مکری از خاطرات بیش از ده سال پیش با محمود کلاری یاد کرد و همراهی او در ساعت خریدن در فرودگاه دوبی بعد از بازگشت از فستیوال فیلم پوسان؛ با شوخی تعریف کرد که تا مدتها پز میداده که محمود کلاری ساعتش را با نظر او خریده است؛ اینکه پس از سالها اعتماد به نفس پیدا کرده و از محمود کلاری برای فیلم ماهی و گربه درخواست همکاری کرده است. اولین بار محمود کلاری را در فستیوال فیلم پوسان دیدم که متوجه شدم همانطور که ما او را در ایران سوپراستار میدانیم در دنیا هم یک سوپراستار است.
مکری گفت از هفتادو شش ثانیهای که دست زدیم یک ثانیهاش مال من بود خوش ب حال آنها که ده ثانیه دارند و حتا بیشتر!
مانی حقیقی:
کلاری بلندپروازی استثنایی دارد
مانی حقیقی هم از خاطراتش گفت و دو ویژگی ارزشمند را برای محمود کلاری برشمرد و توضیح داد: اگر این دو ویژگی در هر فیلمبردار سینمایی جمع شود، اتفاق خارق العادهای رخ میدهد، یکی بلندپروازی استثنایی در زمینه تکنیک که در هیچ یک از همکارانم ندیدم به این دلیل که کلاری همیشه دنبال انجام کار جدیدی است که تاکنون کسی کار نکرده است و دوم روحیه بینظیر و خوش اخلاقی اوست که در میان فیلمبرداران ویژگی کمیابی است و همین روحیه بینظیر است که برای یک فیلمساز فیلم اولی مثل جواهر گرانقدر است.
حقیقی در حالی که منقلب شده بود، ادامه داد: کلاری، شرایطی را بوجود میآورد که کارگردان فیلم اولی احساس کند صاحب صحنه است و روی کار تسلط دارد، درست مثل زمانی که بچهای دوچرخه سواری را یاد میگیرد و آن زمان جادویی که والدین پشت صندلی دوچرخه را رها میکنند و یک باره بچه متوجه میشود که دوچرخه سواری را یاد گرفته است، محمود کلاری برای من حکم همان پشتیبانی را دارد که نه فقط سینما و فیلم ساختن را بلکه چگونه بودن در سینما را به من یاد داد و هنوز هم صدایش را از دور میشنوم که برو تو میتوانی.
محمد رحمانیان:
پشت هر حسادتی ستایشی نهفته است
اما محمد رحمانیان آخرین نفری بود که روی سن رفت. او گفت من خودم منشا و منبع حسادتم؛ سالهاست دارم روی خودم کار میکنم اما درست نمیشود؛ با این حال این طور خودم را آرام میکنم که پشت هر حسادتی ستایشی نهفته است. من از حوزه تئاتر میایم و با محمود کلاری همکاری نداشتم اما اما خودش و کارهاش در زندگی ما همیشه بوده؛ کلاری میگوید فکر نمیکرده هرگر وارد این حرفه بشود؛ من میگویم یک محمود کلاری جوان همیشه در کنار او بوده و با دقت فیلم دیده است. به تعبیر رحمانیان مساله این نیست فرمان آرا و کیمیایی و... محمود کلاری را کشف کردند، مساله اینست که کلاری دوباره انها را کشف کرده است!
این کارگردان تئاتر گفت: عکسهای انقلاب کلاری مرا یاد عکسهای زنده یاد بهمن جلالی میاندازد؛ در عکسهای بهمن جلالی نشانهای از حماسه نیست جز خرابی ویرانی و حزن هیچ نیست؛ همین نگاه در آثار کلاری هم هست؛ خشونت در آثار عکاسی کلاری ستایش نمیشود. آرزو دارم جهان گسترده عکاسی را رها نکند و با نگاه جذابی که دار د ما را سرافراز کند.
سپس پیام علیرضا زریندست به مناسبت بزرگداشت محمود کلاری برای حاضران خوانده شد:
علیرضا زریندست:
باید به چنین داشته ای افتخار کرد
علیرضا زرین دست: می توان گفت که سینمای ایران دردوره های مختلف به بخش های مختلف تقسیم می شود . بخش هایی که شبیه ابربهارهست و بخش هایی که می توان گفت شفاف ترین و بهترین دوره های سینمای ایران است. چه کسانی این شفافیت و این تابش را توانسته اند به وجود بیاورند؟ پدیده هایی که سینمای ایران را با مهارت خود به عنوان های ارزشمند و جهانی رسانده اند ودر میان آنها پدیده هایی که با مهارت خود توانسته اند تصاویر ماندگار، ارزشمند و فوق العاده ای به وجود بیاورند. بدون شک در میان آنها مردی توانا به نام «محمود کلاری» است او توانسته است در بخش هایی از عمر کاری خود به جایگاهی رفیع و ارزشمند دست یابد. مردی تحسین انگیز با توانایی های فوق العاده و مهارتی مثال زدنی.باید به چنین داشته ای افتخار کرد من برای او بهترین ارزوها را می کنم می دانم که او همیشه می تواند بهتر از امروز و بهتر از فرداها باشد.
سپس با پخش بخشهایی از فیلمهای «خانهای روی آب» و «خون بازی» سخنان سه سینماگر ایران، بهمن فرمان آرا، رخشان بنی اعتماد، رضا کیانیان و داریوش مهرجویی درباره محمود کلاری برای حاضران پخش شد.
فرمان آرا یکی از مزایای همکاری با کلاری را اجرای هر ایدهای که در ذهن کارگردان میگذرد، دانست و گفت: او نه تنها این ایدهها را اجرا میکند بلکه راه حلهای بسیار خوبی هم پیشنهاد میدهد. او با اشاره به فیلمبرداری فیلم «خانهای روی آب» توضیح داد: اکنون که پس از سالها به این فیلم نگاه میکنم، میبینم که یکی از بهترین کارهایی است که با هم کار کردیم، همان طور که فیلم «بوی کافور، عطر یاس» بدون محمود امکان پذیر نبود؛ من به محمود کلاری اعتماد داشتم. هر کارگردانی که با کلاری کار میکند، میداند که در کارهای دسته جمعی، او بیش از سهم خود کار میکند.
رخشان بنی اعتماد هم گفت: تجربه کار کردن با کلاری را ارزشمند و فراموش نشدنی است؛ اینکه فیلمبردار با تجربهای را در کنار خود داشته باشی که انرژی و ظرفیت بحثها و تجربیات تازه را در خود داشته باشد وهمسو با فیملساز، مقید به تمام قراردادها و تصمیمات درباره ویژگیهای بصری فیلم باقی بماند، برای من ارزشمند است. برای من ارزش این همکاری در فیلم «خون بازی» با حضور محمود کلاری ارزش به جای مانده است.
رضا کیانیان هم، بخشی از اعتماد به نفس خود در سینما را مدیون کلاری دانست و با ذکر خاطراتی از همکاری با کلاری در فیلم «خانهای روی آب» از این هنرمند به عنوان فیلمبرداری یاد کرد که با همدلی باعث میشود فیلمبرداری بهتری انجام شود.
داریوش مهرجویی هم در ویدئوی نمایش داده شده با اشاره به هشت فیلمی که با همکاری کلاری ساخته بود، عنوان کرد: محمود کلاری کسی است که نبوغ و خلاقیتش را به کار میاندازد و چیزی که برای فیلمبردار لازم است را فراهم میکند.
محمود کلاری:
سینما برایم محمل بازیگوشی است
محمود کلاری در میان تشویق حاضران در سالن که به احترام او ایستاده بودند، روی سن رفت و با قدردانی از سیف اله صمدیان گفت: وقتی آدم به این سن و سال میرسد رفقای قدیم شکل و شمایل دیگری پیدا میکنند؛ جور دیگری که دلهره از دست دادن دادنشان را دارد؛ سن بالای ۶٠ سال سن خوبی نیست. او از خاطرات چهار دهه دوستی با سیف اله صمدیان گفت و سفرهایشان. اینکه در آلمان با صمدیان گاهی روزی دو یا سه فیلم میدیدید. گفت که همه فیلمسازان مهم دنیا را شروعشان را با هم شناختیم؛ از جیم جار موش گرفته تا ...؛ صمدیان هر کاری که میکند فارغ از اینکه کامل باشد یا نباشد، خلوص و صمیمیت و جان و روحی دارد که خیلی صمیمی است. او همانی است که هست؛ صمد از آن تباری است که همانی اند که هستند؛ در جهانی که کمتر آدمهایی هستند که شبیه خودشان باشند.
او با اشاره به گفتوگو با خبرنگاری که بعد از بازگشت از فرانسه با او انجام داده بود، و دلیل بزرگداشتهای جهانی را پرسیده بود، یادآوری کرد، یک دلیلش خوش شانسی است یکی دیگر اینکه اصلا سینما را جدی نگرفتمش. از اولش هم که آمدم در این حرفه این بود که من هیچگاه سینما را جدی نگرفتم در عین حالی که کارم برایم اهمیت داشت. از آن جنس که برخیها با نگرفتن جایزه و... یقه میدرند و جنجال به پا میکنند.
سینما برای من محمل بازیگوشی است، هنوز هم هرجا زمینه بازیگوشی فراهم است خودم را سُر میدهم به آن سمت.
من یک کار دیگری که باور دارم اینست که کاری که میکنم برام مهم است. توی کارنامهام کارها با کلاسهای مختلف هست؛ برایم همهشان خیلی مهم است وظیفهام به عنوان فیلمبردار به لحاظ مکانیکی، همان تعریفی که از آن هست و فراتر میرود؛ اگر میتوانیم چیزی به آن -فیلم - اضافه کنیم؛ اگر نمیتوانیم چیزی از آن کم نکنیم. داریوش خنجی را از وقتی که اولین فیلمش را دیدم متوجه شدم که داریوش خنجی فیلم بردار نوع دیگری است؛ در کارش فضا سازی میکند و در فضای قصه فراتر میرود. من هم سعی میکنم چیزی به فضای خلق اضافه کنم.
او خطاب به میهمانان و دوستانش گفت، اگر درصدی از حرفهای شما را بپذیرم نمیدانم با این لطفها چه کنم!
بعد با مخاطب قراردادن یک یک سخنرانها اشاراتی کرد.
خطاب به رحمانیان گفت: من هنوز هم عکاسی میکنم و امروز از ساعت هفت صبح نیز در پروژه عکاسی آزاده اخلاقی حضور داشتم که کار عجیب و جذابی است و حالم را خوب میکند. هر کاری که متفاوت باشد، من را قلقلک میدهد و ذهنم را درگیر میکند. من رحمانیان را اگر چه تئاتری نیستم اما دورادوردوست دارم. مانی حقیقی که پسر من است و او را اگر نه بیشتر اما به اندازه پسرانم دوست دارم؛ زنم شاهد است. رابطهای که با شهرام مکری ساختیم، اتفاق عجیب و غربیبی بود. یک تجربه برای من به وجود آورد که از او سپاسگزارم چرا که بخشی از خاطرات زندگی حرفهای من را شکل داد.
کلاری به همکاری مشترک خود با کوهیار پسرش اشاره کرد و گفت: ماهی و گربه کار متفاوتی برایم بود که فکر نمیکردم بشود انجام بدهیم؛ در فرانسه هم برایشان عجیب بود که پدر و پسری ۲۵ دقیقه یه ۲۵ دقیقه دوربین را دست به دست دادهاند و ماهی گربه را تصویربرداری کردهاند. او تصریح کرد، به هر حال باید روزی دوربین را بدهم دست کوهیار که آن روز نزدیک است؛ از سال دیگر!
کلاری گفت، هیچ کاری ارزش یک سری برخوردها و واکنشها را ندارد؛ خیلی حیف است کسی مثل اکبر عالمی حتا ذرهای قلبش مکدر شود و قدرشناسانه از حاضران نام برد و سپاسگزاری کرد.
لوح و نشان تصویر سال را سیفاله صمدیان و اکبر عالمی به کلاری اعطا کردند و از سوی حجتاله ایوبی رییس سازمان سینمایی پنج سکه بهار آزادی به محمود کلاری اهدا شد.
در پایان نیز عکسی به یادگار با حضور کلاری، سیفاله صمدیان، محمد رحمانیان، مانی حقیقی، شهرام مکری، ساعد نیک ذات، بهزاد دورانی محمد فرنود، محمد قاسمی، پژمان تیموری، علیرضا غفاری، کامیار و کوهیار کلاری به ثبت رسید.
عکسها از لیلا ابراهیمی